الان حدود یک ساله که از خانمم جدا شدم و این اتفاق یکی از بهترین و بدترین اتفاقهای زندگی من بود. خوبیش این بود که از دست کسی که منو خیلی دوست داشت و مثل چسب به من چسبیده بود و نه خودش زندگی خوبی داشت و نه میذاشت من زندگی کنم راحت شدم. خانمستبقم همش میترسید که از هم جدا بشیم و به همین خاطر دائم تو استرس بود و من رو کنترل میکرد و منم که دوست داشتم روابطم راحت باشه یعنی با خانم ها و آقایون مثل هم رفتار میکردم و این به مذاق خانمم خوش نمیومد و یکی از مشکلاتمون نامه ای به پسرم و همسر قبلیم
چرا من همش کم میارم؟
چرا خارج رفتن اینقدر مهمه
زندگی ,همش ,دوست ,مثل ,یکی ,هم ,که از ,یکی از ,و این ,داشت و ,بود و
درباره این سایت